Loading...

بحران معنا در عصر جهانی شدن

بحران معنا در عصر جهانی شدن


جهانی شدن مفهومی کاملا جدید و پیچیده است که ظهور آن باعث بروز تحرک شگفت انگیز اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و ارزشی در دوران پس از جنگ سرد شده است . این تحول دست کم تا هنگام پایان جنگ سرد و به دلیل تسلط فضای ایدئولوژیکی حاکم بر روابط بین الملل امکان بروز و ظهور نداشت . در دوران جنگ سرد ، ایدئولوژی با قدرت ، رابطه یی مستحکم داشت که در آن غایت سیاست تعریف و امکان هویت سازی وجود داشت . پارادایم غالب به گونه یی بود که در چارچوب ایدئولوژی موجود تعاریف از دوست و دشمن مشخص و مقولاتی نظیر حاکمیت ، اقتدار و مشروعیت قابل تعریف و تمدید و بیشتر رفتارهای بازیگران در عرصه سیاست بین الملل معنادار بود . اما جهانی شدن ضمن چالش در برابر اصول روشنفکری کلاسیک موجب به هم ریختن سه مفهوم بنیاد ، وحدت و هدف غایی شده است . در این رویکرد جدید ، مفهوم جنگ وتعارض دیگر لزوما با ایجاد هویت همراه نیست و به همین دلیل نیز اکثرا تعارضات ماهیتی درون سیستمی دارند و بحران دولت را نمی توان از بحران معنا جدا کرد . در شزایط جدید جهانی ، نمی توان منابع جامعه را با سادگی برای جنگ تجهیز و بسیج کرد . تفسیر موسع از منشور ملل متحد سبب گسترش مداخلات بشر دوستانه شده است . اکنون در موارد بسیاری از الگوهای رفتاری تحت تاثیر این روند با معنازدایی رو به رو هستیم به گونه یی که تحت این شرایط کلیه ی مفاهیم و رفتارها دست خوش تحول و تغییر شده است و نیاز به تعریف مجدد دارند .


فصلنامه سیاست خارجی ، سال چهارم ، پاییز 1379 .


ارسال نظر

(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)