از تبار شناسی مفهوم آنارشی در نظریه ی بین المللی تا برداشتی بدیل

دکتر عبدالعلی قوام ، دکتر سید احمد فاطمی نژاد
وقتی از آنارشی ، خصوصا در سطح بین المللی ، سخن به میان می آید ، لاجرم ذهن انسان به سمت وضعیت طبیعی و فقدان نظم یا وضعیت شبه مدنی و فقدان حکومت می رود . به عبارت دیگر ، مفهوم آنارشی به منزله ی یک مفهوم لا زمان و لا مکان نمایان می گردد که به نحو فرا تاریخی در زمان و مکانی قابل اعمال است .
این امر می تواند باعث سوء فهم در مناسبات بین المللی و در نتیجه ، برداشت نادرست از نظریه روابط بین الملل شود . بدیل دلیل ، در مقاله حاضر تلاش می شود که با تبارشناسی مفهوم آنارشی ارتباط آن در دیدگاه آن در دیدگاه ها ی گوناگون نظریه بین المللی با رویه های گفتمانی وقت بررسی شده و گسست های آن عیان گردد. این مهم در چند مرحله انجام می شود :
نخست ، در مقدمه پس از بیان مساله به روش این مقاله در مطالعه آنارشی عنایت می شود .
دوم، رویکرد لیبرال نظریه بین المللی در مورد مفهوم آنارشی مورد بررسی قرار می گیرد .
سوم : ، تفاوت نگاه واقع گرایان به مفهوم آنارشی بیان می شود .
چهارم ، همکاری در جامعه ی آنارشیک در محور بحث قرار می گیرد .
پنجم ، تردید جریان بازاندیشه گرایی روابط بین الملل نسبت به وجود آنارشی در سطح بین المللی مورد بررسی واقع می شود .
سرانجام ، با استفاده از مفاهیم خرد ، تغلب ، نصیحت و احسان در نگاه فردوسی ، خواجه نصیر الدین طوسی ، امام محمد غزالی و سعدی ، چارچوبی برای فهم محیط بین المللی به دور از دو وجهی سلسله مراتب / آنارشی غربی ارائه می گردد .
فصلنامه ی علمی پژوهشی – رهیافت های سیاسی و بین المللی
شماره 18 تابستان 1388