Loading...

عراق با افغانستان کاملا متفاوت است

عراق با افغانستان کاملا متفاوت است

*ما امروز شاهد حضور قدرتهای بزرگ اقتصادی مثل ژاپن ، چین و اتحادیه اروپا هستیم و از طرف دیگر می بینیم که وضعیت کشورهای مستقل خیلی بهتر از گذشته است . در چنین شرایطی راهکارهای مقابله با امریکا در صحنه جهانی چه می تواند باشد ؟
ببینید زمانی که بحث مبارزه با تروریسم بعد از حادثه 11 سپتامبر مطرح شد تقریبا همه دولتها حتی کشورهایی که با امریکا رابطه نداشتند و سیاست خارجی آنها در ناسازگاری با امریکا بود مجبور شدند به خاطر جو حاکم بر روابط بین الملل از سیاست امریکا بر علیه تروریسم حمایت بکنند . این حالت هم در در میان کشورهای اروپایی و هم کشورهای در حال توسعه به وجود آمد . اروپا بعد از فروپاشی نظام دوقطبی سعی کرده که هویت نسبتا مستقلی برای خودش داشته باشند و در واقع خودش را به عنوان رقیب امریکا معرفی کند . اما حادثه 11 سپتامبر وضعیتی به وجود آورد که در واقع اروپا را نیز از حالت رقیب خارج کرد . لذا امریکا براساس سیاست یک جانبه گرایی که در خیلی از مواقع تحت عنوان ائتلاف منعطف مطرح شده سعی می کند تا آن جایی امکان دارد خیلی از هدفهایش را بدون کمک اروپا به پیش ببرد که نمونه آن افغانستان است به طوری که امریکا بدون دخالت دادن ناتو سیاست های نظامی خود را پیش برد . تز امریکا این بود که ما وارد یکسری اقدامات نظامی می شویم اگر چنانچه کشورهای دیگری کمک کنند از آن استقبال می کنیم . ولی اگر همکاری نکردند ما کار خود را انجام می دهیم در قضیه افغانستان همانطور که عرض کردم ناتو کمترین نقش را داشت در جریان بالکان نیز ابتکار عمل به دست امریکا بود . البته در بعضی قضایا مثل خاورمیانه نیز اتحادیه اروپا سعی کرده خود مبتکر طرح صلح فلسطین و اسرائیل باشد . ولی تا این لحظه موفق نبوده است شاید بتوان گفت که امریکا کشورهای اروپایی را در موقعیتی قرار داده تا ناچار شوند از سیاستهای امریکا پیروی کنند . در حقیقت باید خاطر نشان کرد که آن نقش مستقلانه ای که اروپا می خواست در فردای فروپاشی نظام دو قطبی ایفا کند ، از او گرفته شده است . اما به هر حال کشورهای مختلف جهان می توانند از طریق سازمان ملل و همچنین ایجاد یکسری ائتلافها و اتحادیه های منطقه ای مخالفت خود را با سیاست های توسعه طلبانه امریکا بیان کنند . اما اکنون یک عزم جدی برای مقابله با سیاست های امریکا بصورت منسجم ندیده ایم ولی به هر حال این پتانسیل وجود دارد . البته امریکا نیز سعی کرده از نقطه ضعفهایی که کشورهای مختلف به خاطر وابستگی شان به این کشور دارند استفاده کند و آنها را به سوی خودش بکشاند که نمونه آن روسیه است امریکایی ها که تا قبل از 11 سپتامبر روسیه را متهم به نقض حقوق بشر در ارتباط با چچن می کردند به خاطر همکاری روسیه با این کشور دست روسیه را در چچن باز گذاشته و حتی این کشور را نیز ترغیب می کند . همچنین در ارتباط با جمهوری های آسیای مرکزی که تا قبل از حادثه 11 سپتامبر به عنوان حیاط خلوت روسیه به شمار می رفتند ، امریکا از طریق به دست آوردن پایگاه هایی در این مناطق و همچنین تدارک آموزش نظامی سعی کرده نفوذ خود را در این نواحی گسترش داده و روسیه را در جهت تعقیب سیاست های خود ترغیب کند که البته این سیاست در بلند مدت می تواند باعث مهار چین شود .  
*در چند هفته اخیر شاهد افزایش تهدیدات علیه عراق هستیم اهداف امریکا از حمله نظامی به عراق چه می باشد و آیا امریکا همان کاری را که در افغانستان انجام داد می تواند در عراق نیز انجام دهد ؟
مسلما وضعیت عراق با افغانستان خیلی فرق می کند در مورد افغانستان این بهانه وجود داشت که مسبب اصلی حادثه 11 سپتامبر از افغانستان تغذیه می شد . در مورد عراق به نظر می رسد که بوش قصد دارد طرح نیمه تمام پدرش را تکمیل کند در مورد عراق بهانه دستیابی این کشور ، به سلاحهای هسته ای ، میکروبی ، شیمیایی و به کارگیری آنها برای هدفهای تروریستی مطرح است . تحت این شرایط مسلما تحولاتی در ژئوپلیتیک منطقه وجود آمده و علی رغم آن که اتحادیه اروپا موافقت چندانی با سیاست تهاجمی امریکا در عراق ندارد ولی امریکا سعی دارد خود ابتکار عمل را در دست گرفته و از طریق ایجاد تحولات سیاسی در ساختار حکومتی عراق ، نفوذ هژمونیک خود را در منطقه افزایش دهد . در این روند امریکا در تلاش می باشد تا ضمن مقابله بارادیکالیسم از شدت حرکتهای افراطی در منطقه بکاهد . دولتمردان امریکا تصور می کنند با ایجاد تحولات در ساختار حکومتی عراق قادر خواهند بود فشار بیشتری بر کشورهایی چون ایران وارد کرده تا تعدیلاتی در سیاست خارجی آن به وجود آوردند . یکی از آثار سیاست های امریکا در واکنش به حادثه 11 سپتامبر در منطقه ، شدت عمل سیاست های تهاجمی اسرائیل بر علیه مردم فلسطین بوده است . به گونه ای که عملا با نسبت دادن فعالیت های تروریستی به مسلمانان افراطی از سوی امریکا ، اسرائیل فرصت را غنیمت شمرده و جنگ علیه فلسطینی ها را در سرزمین های اشغالی تشدید نموده است .
*در چند ماه گذشته ما شاهد ابراز مخالفت هایی از سوی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در مورد طرح امریکا برای حمله به عراق بوده ایم به نظر شما این مخالفت ها تا چه حد جدی است و آیا کشورهای منطقه به ویژه همسایگان عراق راهکاری برای دفاع از منافع ملی خود پیش روی دارند ؟
تصور من این است که حمله به عراق جدی است اما این که در چه زمانی و به چه شکلی عملی خواهد شد فعلا نمی توانیم صحبت زیادی در این مورد به عمل آوریم . در مورد مخالفت کشورهای عرب ، استنباط من این است که مخالفت آنها در اغلب موارد صوری است به گونه ای که هر یک از این دولتها با توجه به موقعیت خود سعی می کنند از شرایط ایجاد شده ، حداکثر بهره برداری را به سود خود ایجاد نمایند . به نظر من کشورهای منطقه می توانند با ایجاد همگرایی و همسویی بیشتر و کاهش اختلافات فی مابین  و در پیش گرفتن یک سیاست عملی واحد به صورت یک عامل بازدارنده برای اجرای سیاست های امریکا در منطقه عمل کنند . این نکته را باید متذکر شوم این که عده ای می گویند حمله به عراق موضع اعراب را تضعیف می کند لزوما این گونه نخواهد بود . زیرا یکی از اهداف سیاست خارجی امریکا بعد از 11 سپتامبر کنترل ، مهار و منزوی کردن رادیکالیزم عرب است . برای این که امریکایی ها در چارچوب مبارزه با تروریسم سعی کرده اند بین اسلام انقلابی و اسلام محافظه کار تفکیک قائل شوند . بنابراین تحت این شرایط چه بسا بسیاری از کشورهای عرب محافظه کار خاورمیانه و خلیج فارس پس از اجرای سیاست های امریکا در عراق از امتیازاتی برخوردار شوند و امریکا همچنان به حمایت از آنها ادامه دهد و لذا با جرات می توان گفت که سیاست امریکا قطعا به ضرر کشورهای حامی نخواهد بود .
*سیاست های امریکا در قبال سلاح های میکروبی و هسته ای چه تغییراتی پیدا کرده است چرا امریکا از پیمان های بین المللی در زمینه کنترل و نابودی سلاحهای هسته ای و شیمیایی خارج شده است ؟
هدف سیاست خارجی امریکا در بعد نظامی حفظ توان استراتژیک و برخورداری از سلاح های کشتار جمعی به صورت هسته ای و یا شیمیایی است . ایجاد تهدیدات و پیوستن به پیمان ها و کنوانسیون های بین المللی در ارتباط با این مسئله عمدتا مربوط به کشورهای جنوب می باشند ، در حالی که خود امریکا در صدد است تا هر گونه محدودیتی را در رابطه با تولید سلاح های کشتار جمعی به حداقل ممکن رسانده و به اصطلاح دست و بال خود را باز بگذارد . برای مثال می توان به خروج امریکا از پیمان ضد بالستیک اشاره کرد . رئیس جمهور امریکا علت اصلی خروج این کشور از پیمان منع تولید سلاح های میکروبی را حمایت از مردم امریکا در برابر حملات تروریستی یا موشکی آینده توسط کشورهای سرکش ذکر کرده است . البته نباید فراموش کرد حتی در شرایطی که قدرت های بزرگ در صدد از بین بردن زرادخانه های هسته ای خود باشند و به فرض این که در این مورد به توافق هم برسند ، عملا همچنان ما با یک فاجعه زیست محیطی مواجه خواهیم شد . در حالی که زمانی مساله تولید اینگونه سلاحها مشکلاتی را با خود به همراه داشت ولی امروز از بین بردن آنها نیز خود یک معضل است . به خاطر آن که براحتی نمی توان آنها را به ماوراء جو برد و یا به دریا ریخت و یا آن که در زیر زمین نگاه داشت . به هر صورت نابودی سلاح های کشتار جمعی مشکلات فراوانی را از لحاظ آلودگی محیط زیست با خود به همراه خواهد داشت .

مصاحبه با نشریه جام جم ، سه شنبه 29 مرداد 1381 .


ارسال نظر

(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)