تعاملات میان تمدنی – تمدن اسلام و تمدن غرب ( بررسی میان پارادایمی )
در این پایان نامه تعامل میان دو تمدن تاریخ ساز اسلامی و تمدن غرب در عصر جهانی شدن به صورت میان پارادیم و بر اساس مفروضات این پارادایم ها یعنی مارکسیسم ، رئالیسم و پست مدرنیسم و آشوب شناسی مورد بررسی نظری قرار گرفته است و برای اولین بار نیز پارادایم آشوب شناسی وارد نظریه روابط بین الملل گشته است . به عبارت دیگر بر اساس فرضیات هر یک از این پارادایم ها می توان نحوه تفکر و عمل دولت – ملت ها را تجزیه و تحلیل نمود به طور مثال در پارادایم رئالیسم و بر اساس نظریه برخورد تمدنها بدین مهم دست یافتیم که بر خورد میان دو حوزه تمدنی غرب و اسلام روابطی را در سطح بین الملل ایجاد نموده که باعث تغییر در ساختار نظام بین الملل گردیده که از آن بعنوان عصر جهانی شدن به منزله عصر برخورد تمدن غرب و اسلام یاد می کنند این مسئله موجب گردیده تا سیستم روابط بین الملل بعنوان یک سیستم خود سازنده هم با توجه به تغییر کنش اعضا از شرایط منازعه لیکن در شرایط دو قطبی جنگ سرد وارد شرایط برخورد تمدنی عصر حاضر گردید و این استدلال نیز در مورد پارادایم مارکسیسم نیز صادق است که بر اساس آن کشورهای مرکز در شرایط سرمایه داری هستند و کشورهای پیرامون و خصوصا کشورهای اسلامی در شرایط سرمایه داری صنعتی مورد استثمار قرار می گیرند. و این تناقض بر اساس مفروضات تئوری مارکسیسم موجب تغییر در سیستم روابط بین الملل شده و این مهم تاثیر خود را در سیستم روابط بین الملل بعنوان یک سیستم خود سازنده نشان می دهد ، همچنین در مورد پارادایم پست مدرنیسم که بر اساس فرضیات آن تعامل میان تمدن غرب و اسلام بعنوان دو حوزه قدرت و مقاومت به مفاهیم حاکم بر روابط بین الملل را معنا می بخشد و این همان معنا بخشیدن به کلیت نظام حاکم بر روابط بین الملل بعنوان یک سیستم خودسازنده بر مبنای پارادایم آشوب شناسی است .
رساله کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی ، دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ دفاع : سال 1384 / محمد خواجویی